امروزه افراد زیادی به دنبال کشف راه های موفقیت در کسب و کار و زندگی خویش هستند ، بعضی به موفقیت های بسیار بزرگی رسیده اند و عده ای از مسیر رقابت حذف شده و به ورطه شکست و ورشکستی در کسب و کار افتاده اند . همگی ما در اطراف خود افراد موفق بسیاری را در اطراف خود می شناسیم که موفقیت های فراوانی را در زندگی خود تجربه کرده اند . آیا عامل یا عوامل مشترکی بین این افراد وجود دارد ؟ چه چیزی باعث موفقیت این افراد در زندگی شده است ؟ تفاوت افراد موفق و ناموفق چیست ؟ افراد موفق دارای چه ویژگی هایی هستند ؟ از عوامل موفقیت در کسب و کار به چه مواردی می توان اشاره کرد ؟
اگر به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش ها هستید با ما همراه باشید . در این مقاله به بعضی از راه های موفقیت در کسب و کار اشاره می کنیم و شما را با این راه ها آشنا خواهیم کرد .
موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد 47 برابری
یک گروه چهار نفره متشکل از پژوهشگران اروپایی تصمیم گرفتند تحقیقی را انجام بدهند و در عمل موضوعی را مورد بررسی قرار دهند . این گروه به سراغ صد کسب و کار نوپا و شرکت هایی که به تازگی راه اندازی شده بودند و هنوز در مسیر کسب و کار به سوددهی نرسیده بودند رفته و آن ها را به دو گروه تقسیم کردند :
گروه اول را گروه شاهد نامگذاری کردند و گروه دوم گروه تفکر نام گرفت . به گروه شاهد در یک بازه چهار ماهه موضوعات مربوط به کسب و کار را آموزش دادند ، به طور مثال یک کسب و کار چطور باید راه اندازی شود یا موضوعات و مباحث مربوط به استارتاپ و کارآفرینی چیست ، چگونه باید طرح اولیه یک کسب و کار را نوشت ، طراحی و خلق محصول و کلیه مراحلی که به فازهای اولیه کسب و کار کمک می کند چگونه باید باشد .
اما گروه دوم یا همان گروه تفکر علاوه بر تمامی موضوعاتی که گروه شاهد آموزش دیده بودند چند مقوله دیگر را هم آموختند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد
بعد از چهار ماه آموزش ، به مدت یک سال هر دو گروه را مورد بررسی قرار داده و نتایج را به صورت دقیق جمع آوری کرده و بررسی نمودند . گروه شاهد که فقط مباحث مربوط به کسب و کار را آموزش دیده بود در این یک سال به طور میانگین 255 دلار سود به دست آورده بود در حالی که گروه دوم به طور میانگین 12 هزار دلار سود کسب کرده بودند
چه چیزی باعث این اختلاف وحشتناک بین نتایج به دست آمده از این تحقیق شده است ؟ علت موفقیت در کسب و کار گروه تفکر چه می توانست باشد؟
گروه دوم چه چیزهایی را علاوه بر موضوعات راه اندازی یک کسب و کار یاد گرفته بودند که باعث شده بود بیش از 47 برابر بتوانند نتیجه مثبت و بهتری داشته باشند؟
آنچه که آن ها یاد گرفته بودند از این قرار بود : فرضیه پردازی در کسب و کار ، شک کردن به تصمیمات ، یادگیرنده بودن ، کنجکاو بودن نسبت به موضوعات و مسائل ، تعصب نداشتن روی تصمیمات ، دفاع نکردن از خود ، بیشتر سوال پرسیدن به جای این که دنبال جواب های سریع بودن ، بازاندیشی و بازبینی تصمیم گیری ها و روال ها و سیستم های کاری
در حقیقت آنچه گروه دوم آموزش دیده بود تفکر دانشمندانه نام داشت ، یعنی چطور عاری از تعصب بتوانیم مدام فکر کنیم ، مدام شک کنیم ، مدام روش ها ، روال ها ، سیستم ها ، نظام ها ، افکار قبلی و ذهنیات مان را به چالش بکشیم و یادگیرنده باشیم و در یک مسیر کاملا پویا کسب و کارمان را پیش ببریم . برای شنیدن نقدها آماده باشیم و نقد و انتقاد را توهین تلقی نکنیم ، اهانت ندانیم . این ها موضوعاتی بود که گروه دوم آموزش دیده بودند
نکته جالب دیگر این که گروه دوم یا گروه تفکر در چهل و نه درصد موارد تصمیمات شان را در طی یکسال تغییر داده بودند اما گروه اول فقط در بیست و یک درصد موارد حاضر شده بودند تصمیمی را عوض کنند
می توان گفت گروه اول گرفتار آن کلیشه بودند که یک مدیر ، صاحب یک کسب و کار ، یک تصمیم گیر باید قاطعیت داشته باشد ، نباید به چیزی شک داشته باشد ، اگر تصمیمی را اتخاذ کرد باید تا انتها پای تصمیم خود پافشاری کند
اما گروه دوم یاد گرفته بودند که باید شک کرد ، شاید تصمیمی که گرفته شده غلط و نادرست باشد ، شاید تصمیم بهتری هم وجود دارد ، شاید اطلاعات جدیدی به دست بیاید ، همواره باید کنجکاوی را حفظ کرد ، هیچ وقت نباید دست از شک کردن ، دست از بازاندیشی ، دوباره فکر کردن برداشت
به طور خلاصه می توان گفت یکی از راه های موفقیت در کسب و کار بازاندیشی و بازبینی تصمیم گیری ها و روال ها است.
موفقیت در کسب و کار و یادگیری هنر متقاعدسازی
توماس کارلایل فیلسوف و نویسنده اسکاتلندی قرن 19 می گوید ، تنها دو پادشاه در این دنیا می شناسم : باور ، متقاعدسازی
اگر به دیدگاه یا رفتاری باور داشته باشید و سپس بکوشید تا دیگران را نسبت به آن متقاعد کنید در حال پادشاهی کردن هستید
کرت مورتنسون و همکارانش در تحقیقاتی به این نتیجه رسیدند که کسانی که در طول تاریخ به موفقیت در کسب و کار خویش رسیده اند ، پانزده درصد دستاوردهایشان را مرهون تخصص و شناخت و آگاهی از کسب و کار ، فن انجام کار ، بازاریابی و صنعت هستند و هشتاد و پنج درصد موفقیت شان ریشه در مهارتشان در متقاعدکردن دیگران دارد
دیپاک مالهوترا از مدرسه کسب و کار هاروارد و نویسنده کتاب نابغه مذاکره ، جایگاه متقاعدسازی را این گونه عنوان می کند
از مذاکره کنندگان حرفه ای پرسیدم : مهم ترین کاری که در مذاکره انجام می دهید چیست ؟ بیشترین پاسخی که دریافت کردم از این قرار بود : متقاعدکردن دیگران
شما برای یادگیری بیشترمتقاعدسازی و موفقیت در کسب و کار می توانید در دوره متقاعدسازی پیشرفته شرکت کنید.